سلام
یه هفته ای هست که از اصفهان برگشتم
شهرقشنگیه
البته باراولم نیست که اصفهان رفته بودم اما چون اینباراواسط بهار بود سبزی درختای عظیم و سبز کنار خیابون که مشخصه عین شهر اصفهان سن وسال بالائی دارن جلوه خاصی به زیبائی این شهر قشنگ داده بود.
زیبائی اصفهان اینه که هنوز ساختار قدیمی خودشو حفظ کرد
دلیل رفتن به اصفهان ماهم برمیگرده به گله یک شرکت اصفهانی مصرف کننده محصول شرکت ما بخاطر کیفیت پائین بعضی از تولیدات ما که با دعوت اونها برای بازدید یه اکیپ سه نفره از شرکتمون (حقیر همراه با مدیرعامل و مدیر تولید) بعد از ظهرروز سه شنبه با ماشین من راه افتادیم سمت اصفهان
جاده ای هم که انتخاب کردیم اتوبان ساوه جاده سلفچگان بود که غروب بود رسیدیم اصفهان
مستقیم رفتیم سی و سه پل با مدیرعامل یه قلیونی کشیدیم ، مدیر تولیدمون دودی نبود یه چائی باهم خوردیم و بعد از یه مقدار گشتن دوباره راه افتادیم تا بیم به شرکتی که جنوب شهراصفهان (جاده آبشار) بود
شب بود فکر کنم ساعت ده بود رسیدیم
رسیدیم در ورودی کارخونه دیدیم یکی شیک کرده منتظر ماست بعد ما رو راهنمائی کرد مهمانخونه اون شرکت که مدیرعامل اون شرکت همراه با مدیر مالی و مدیر تولیدشون منتظر ما بودن
بعدپذیرائی و صحبتهای اولیه اجازه گرفتن رفتن منزل و ما هم استراحت کردیم تا صبح فردا که دوباره اونها اومدن همراه با هم برای بازدید از کارخونه راه افتادیم
کارخونه اونها تو یه زمین 650000 متری با 200 نفر پرسنل بود که بازدید ما تا ظهر طول کشید بعد صرف ناهار جلسه ای گذاشتیم و داشته ها و انتقال دادیم تا به جمع بندی برسیم و با اونها که خداحافظی کردیم دوباره اومدیم تو شهر اصفهان بعد گشتن تو محوطه پل خواجو میدان نقش جهان بازدید از مسجد شاه و خرید گزا اصفهان ساعت پنج راه افتادیم و همون مسیری که رفتیم رو برگشتیم ساعت هشت و نیم شب بود که رسیدیم شرکت خودمون تو تهران
اتفاقاٌ شب چهارشنبه بود رسیدیم یه طوفانی شد یه خاکی بلند شد که نتونستیم اونجا توقف داشته باشیم براهمین زودی خداحافظی کردیم و هرکدوم رفتیم منزل
حیف که بلد نیستم والا عکسای قشنگی از اصفهان برداشتم که حتماٌ میذاشتم ببینین
خوب دیگه موقشه که برم به کارام برسم
پس تابعد